عاشورای حسینی
آرشان ما امسال در عزای حسینی لباس علی اصغررو پوشیده بود و چقدر هم بهش میومد پسرک ما امسال اولین سالی بود که عاشورا را می دید و لباس سیاه به تن کرده بود خاله سمیرا هم نذری داشت و ماهم سری به آنجا زدیم من داشتم عکس می انداختم که یهو یه دستی اومد جلو وسط عکس ما ! انشاله نذر همگی قبول باشه...بعدشم یه خواب بعداز ظهر تو بغل بابایی از اونجا که شما همه وقته مامانی رو به خود اختصاص میدی به محض اینکه خوابت برد مامانی یهویی و بی مقدمه به دلش افتاد از اینها درست کنه نتیجه اش هم شد این : البته مامانی اینقدر هاهم بد کار نمیکنه اما همونطور که گفتم اینا یهویی شد ...
نویسنده :
مامان ماهی
11:56